هوش مالی

درک پایه و اساس هوش مالی مستلزم درک اصول اندازه گیری مالی از جمله صورت سود و زیان ، ترازنامه و صورت جریان نقدی است . همچنین مستلزم دانستن تفاوت بین وجه نقد و سود و اینکه چرا ترازنامه تعادل دارد.

درک هنر. امور مالی و حسابداری یک هنر و همچنین یک علم هستند. این دو رشته باید سعی کنند آنچه را که همیشه نمی توان کمی سازی کرد، تعیین کنند و بنابراین باید بر قوانین، تخمین ها و مفروضات تکیه کنند. هوش مالی تضمین می‌کند که افراد می‌توانند تشخیص دهند که کجا جنبه‌های هنری مالی در اعداد اعمال شده است و بدانند که چگونه استفاده متفاوت از آنها ممکن است به نتایج متفاوتی منجر شود.

درک تحلیل شامل توانایی تجزیه و تحلیل اعداد در عمق بیشتر است. این شامل توانایی محاسبه سودآوری، اهرم، نسبت نقدینگی و کارایی و درک معنای نتایج است. انجام تجزیه و تحلیل ROI و تفسیر نتایج نیز بخشی از هوش مالی است.

درک تصویر بزرگ. همچنین به معنای توانایی درک نتایج مالی یک کسب و کار در زمینه – یعنی در چارچوب تصویر کلان است. عواملی مانند اقتصاد ، محیط رقابتی، مقررات و تغییر نیازها و انتظارات مشتری و همچنین فناوری‌های جدید، همگی بر نحوه تفسیر اعداد تأثیر می‌گذارند.

هوش مالی فقط یادگیری کتاب نظری نیست. همچنین نیاز به تمرین و کاربرد دنیای واقعی دارد. در دنیای شرکت‌ها ، مدیران می‌توانند هوش مالی خود را با صحبت کردن به زبان نشان دهند، یعنی سؤالاتی درباره اعداد و ارقام بپرسند، زمانی که چیزی منطقی نیست، بررسی گزارش‌های مالی و استفاده از اطلاعات برای درک نقاط قوت و ضعف شرکت، با استفاده از تجزیه و تحلیل ROI، مدیریت سرمایه در گردش و تجزیه و تحلیل نسبت برای تصمیم گیری و شناسایی جایی که هنر مالی در آن به کار گرفته شده است.